http://www.khafankadeh.7p.com
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 38277
کل یادداشتها ها : 24
خبر مایه


مؤلف:محمدبن مکرم بن على ابن احمد الانصارى مشهور به"ابن منظور"و"ابن مکرم"(ت 711 ه.ق) شیوه این کتاب مانند صحاح جوهرى(393 ه.ق) بدین شکل بوده است که ترتیب کلمات را براساس حروف الفباء و باتوجه به به حروف اصلى کلمه و ترتیب اصلى حروف(لام الفعل،فاءالفعل،عین الفعل) پى‏ریزى کرده است.کتاب وى داراى فصول و ابوابى است،او فصول را به ترتیب حروف الفباء آورده و هر باب را به حرف آخر واژه اختصاص داده است.براى مثال واژه بدأ را به حسب حرف پایانى‏اش در باب الالف المهموز و به لحاظ حرف نخست در فصل الباء جاى داده است.او ماده بسط را در باب الطاء آورده،چون حرف پایانى آن"ط"است و در فصل"باء"قرار داده چرا که با"باء"آغاز شده است.

جوهرى در فصل‏ها،تنها به نخستین حرف توجه نکرده است بلکه به ترتیب حرف دوم را در واژه سه حرفى و حرف سوم را در واژه چهار حرفى و حرف چهارم را در واژه پنج حرفى ذکر مى‏کند تا ترتیب حروف واژگان را رعایت کرده باشد.

در این کتاب شواهد زیادى از قرآن کریم و احادیث و اشعار و ضرب المثل‏هاى مختلف آمده است؛ بعضى نکات ادبى و شرح بعضى آیات و احادیث نیز در آن یافت مى‏شود. ابن منظور سعى کرده تمامى مشتقات و فروعات را براى هر کلمه ذکر کند؛ لذا براى اهل تحقیق مى‏تواند مفید باشد هرچند ممکن است براى مراجعه کننده کمى خسته کننده باشد. ذکر نام صاحبان اقوال در جاى جاى کتاب به چشم مى‏خورد به طورى که او سعى کرده در موارد مختلف راویان را ذکر کند.

در پایان مى‏توان گفت باتوجه به این که ابن منظور روش روایت اقوال پیشینیان را برگزیده است لذا در تحقیق لغوى مى‏توان به آن اکتفا کرد چه این که او سعى کرده نظرات مختلف را گردآورى کند؛ لذا مى‏توان به جرأت گفت با مراجعه به این کتاب را کامل‏ترین منبع لغوى براى بررسى لغات مى‏دانند.

 

ابن منظور

محمدبن مکرم بن على ابن احمد الانصارى مشهور به"ابن منظور" در محرم سال 630 هجرى قمری چشم به جهان گشود. او در خلاصه نویسى کتب مختلف به ویژه کتب ادبى، بسیار تلاش کرده است؛ به طورى که بعضى بر این عقیده‏اند که او تمامى کتب ادبى را خلاصه نویسى نموده است. از میان انبوهى از آثار و کوشش‏هاى بر جاى مانده از ابن منظور، برجسته‏ترین اثرى که بدان شهرت یافته، معجم"لسان العرب" یکى از مهم‏ترین معاجم لغوى عربى است. او در تدوین این کتاب دو هدف اصلى را مدنظر داشته است: یکى غناى در مواد و دیگرى حسن تالیف و نظم نوشتارى مناسب؛ لذا براى اولین بار در تاریخ لغت عربى، کتابى را جمع آورى کرد که هم از جهت حجم و تعداد لغات بى‏نظیر بود و هم از جهت چینش داراى نظم نوشتارى خاصى بود.

او این کتاب را باتوجه به همه زبان نامه‏هاى پیشین جمع‏آورى کرد، به طورى که توانسته است در حدود هشتاد هزار ماده را(بدون در نظر گرفتن مشتقات و مفردات هر ماده) در این کتاب جمع‏آورى کند. مبناى اصلى کار ابن منظور در تدوین"لسان العرب" ، کتابهاى"تهذیب اللغة" ابومنصور ازهرى(370 ه.ق)، "المحکم والمحیط" ابن سیده(458 ه.ق)، "الصحاح"جوهرى(393 ه.ق)،"حواشى ابن برى" که بر الصحاح(582 ه.ق)نوشته و"النهایة فى غریب الحدیث و الاثر" ابن اثیر(606 ه.ق)بوده است.

وی در شعبان سال 711 هجرى دیده از جهان فرو بست


  

مؤلف:الخلیل بن احمد عمر بن تمیم ابوعبدالرحمن الفراهیدى(ت 105 یا 175 ه.ق) امتیاز اصلى کتاب خلیل در اولین معجم بودنش (به تنهایى) نیست بلکه امتیاز اصلى این کتاب آن است که به عنوان اولین کتاب معجم با ابتکارى جدید تمامى لغات فصیح را جمع آورى کرده و لغات غیر فصیح(اعم از عربى یا عجمى) را مهمل گذاشته است و این امتیاز به تسلط خلیل بر علومى همچون علم الاصوات و علم صرف و نحو و نزدیکى او با عرب صدر اسلام بر مى‏گردد.خلیل «العین» را با حرف عین آغاز کرده و به همزه ختم کرده است.به همین دلیل و بر مبناى یک سنت قدیمى عربى که بعضى کتب لغت را با نام اولین حرف آن نام گذارى مى‏کردند،این کتاب «العین» نامیده شد.

خلیل،دلیل عدم شروع با همزه را بى ثبات بودن همزه و قابل تبدیل بودنش مى‏داند و همزه را در خیلى موارد که در ابتداى کلمات آمده،زائده یا مبدله مى‏داند؛دیگر حروف عله را هم بدین خاطر در آخر قرار داده است.

ترتیب العین این گونه است:

(ع،ح،ه،خ،غ،ق،ک،ج،ش،ض،ص،س،ز،ط،د،ت،ظ،ذ،ث،ر،ل،ن،ف،ب،م،و،ا،ى،ء)بعضی اعتقاد دارند این نوع ترتیب به هندى‏ها بر مى‏گردد؛زیرا آنان نیز لغات سانسکریت را از حروف حلق شروع نموده به حروفى پایان مى‏دهند که با لب تلفظ شود.در«العین»کلمات براساس ترتیبى که گفتیم،چیده شده‏اند؛مبناى خلیل حروف اصلى کلمه مى‏باشد ولى در این نوع چینش دو ویژگى دیگر نیز در کتاب مشاهده مى‏شود:

1.ایشان در آغاز هر باب ابتداء کلماتى ثنائى را مى‏آورد؛سپس کلمات ثلاثى و بعد از آن رباعى و آن گاه خماسى را ذکر مى‏کند.مثلا در باب العین از عق شروع مى‏کند تا عم،آن گاه ثلاثى‏ها را ذکر مى‏کند مانند:عقر،عقم،سپس رباعى‏ها را؛مانند:عقرب و در پایان خماسى‏ها را مى‏آورد؛مانند:قرعبل.

2.هر بابى را که آغاز مى‏کند تمام وجوه متصور از آن چند حرف را ذکر مى‏کند و اگر در لغت عرب استعمال مى‏شوند معناى آن را مى‏گوید.مثلا ثنائى‏ها دو وجه بیش‏تر ندارند مثل«دق»که وجه دیگر آن«قد»مى‏باشد،ولى ثلاثى‏ها شش وجه دارند؛مثلا در ماده«ضرب»،رضب،ربض،ضبر،برض و بضر یافت مى‏شود و همین طور در رباعى‏ها و خماسى‏ها وجوه متصور بیشتر مى‏شود که در این میان معناى لغات مستعمل را ذکر مى‏کند و غیر آن را وا مى‏گذارد.

باید توجه داشت که ایشان در حرف دوم و سوم هم همین چینش الفبایى را رعایت کرده است.

 

خلیل بن احمد فراهیدی

خلیل بن احمد فراهیدی در سال 100 هجری قمری در عمان بدنیا آمد. پدر او از شاگردان امام صادق (ع) بود و اولین شخصی است که پس از رسول خدا "احمد" نام داشت.علوم نحو و قرائت و حدیث را در بصره نزد اساتید خود آموخت و لغت را میان قبایل بدوی یاد گرفت. آشنایی زیادی با علم موسیقی داشت و شاعر هم بود.او نخستین کسی است که به جمع آوری لغات عرب همت گماشت. کتاب العین را در فرهنگ لغت تالیف نمود، همچنین عروض و قافیه که در شعر عربی و فارسی مورد استفاده قرار می گیرد یکی از عناصر هنری در ساختمان شعر محسوب می شود را استخراج و تدوین نمود.

خلیل دانشمندی بسیار پرهیزگار و از طرفی هم بسیار فقیر بود. در قناعت او گویند که: روزی سلیمان بن اهوازی، شخصی را نزد فراهیدی فرستاد تا تعلیم و تربیت فرزندانش را بعهده گیرد. خلیل مقداری نان خشک برای سلیمان فرستاد و پیغام داد که خداوند این مقدار روزی را می رساند، لذا نیازی به سلیمان ندارم.جملاتی از فراهیدی در وصف امیرالمومنین در کتب مختلف موجود است. از او پرسیدند در حق علی ابن ابیطالب چه می گویی؟ گفت: چه گویم در حق مردی که دوستان از خوف و دشمنان از حسد، مناقب او راپنهان کردند، با این وجود، آنقدر از فضائلش ظاهر است که شرق و غرب عالم را پر کرده است.از شاگردان او می توان از "سیبویه" و "اصمعی" نام برد.سرانجام خلیل در بصره در حدود سال 170 تا 175 قمری وفات نمود.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ